25.11.11

نوشته های خودم



چرا وبلاگ می نویسم؟
اگر راست پرسان کنین چندی قبل حتا با نامش اشنا نبودم. اما امروز خودم یک ویبلاگ دارم. که هر وقت احساس کردم چیزی برای گفتن دارم اینجا بنویسم......
یکی از روز ها بود من به خانه فرهنگ افغانستان به جلسه هدیه رفته بودم. در ورق که روی دروازه  دهلیز خانه فرهنگ بود نظرم افتاد. یک اعلامیه بود که چندین صنف در ان ذکر شده بود. من و دوستم اورنگزیب وبلاگ نویسی را انتخاب کردیم و برای ثبت نام در کتابخانه رفتیم.
بعد از یک زمانی نه چندان طولانی تماسی دریافت کردیم از خانه فرهنگ افغانستان که باید بعد از فلان تاریخ بیاین به درس وبلاگ نویسی.. احساسی عجیبی داشتم بخاطریکه حتا تعریف مشخص از ویلاگ نویسی هم نداشتم. به برادرم مسعود گفتم که میخواهم در صنف وبلاگ نویسی برم. دیدم که احساسی خوبی نشان داد.حرف هایش به من انرژی و توان بیشتری بخشید.....

امروز که من وبلاگ مینویسم چون دنبال راهی میگردم که کاری بکنم. نا گفته ها و ناکامی هایم را پایان ببخشم. و فردی متفاوتر با دیروز باشم. 
اینجا فقط زمانی خواهم نوشت که احساس کنم حرفی برای گفتن دارم که در ذهنم سنگینی میکنه و می‌خواهم راحت و آزادانه بگویم  حتی اگر کسی برای خواندنش هم  پیدا نشه،  روز اول که وبلاگ ساختم فکر کردم که وبلاگ نویسی برای مخاطب است که مطالبت را بخوانند اگر مخاطب نداشتم پس نوشتن من معنی ندارد. اما امروز فکر میکنم که باید برای خودم بنویسم به نیت بهتر دیدن خودم بسیار دلچسپ است وقتی از خودت برای کسی میگی یا در ذهنت افکارت را و تجربیات روزانه ات را بررسی می کنی و بعد در وبلاگ مینویسی. امروز بعد از مدت ها تصمیم گرفتم که بنویسم از خودم، تجربه هایم، برداشت هایم و هر چیزی که به امروز و دیروز من مربوط میشود. حرف های که من حالا نوشتم دو روز در بر گرفت تا بلاخره صد دل را یکی کرده نوشتم. کمی ها و کاستی ها بدون شک داشت. به بزرگواریتان مره ببخشید. در اینده ها کوشش زیادتری خواهم کردم
 
مدیون استادم سمیه رضایی.....

( لودین )

No comments: